فهیمه شریعتی؛ یاسر خوشنویس
چکیده
دوگانهانگاری نوخاسته از جمله دیدگاههای معاصر در فلسفه ذهن است که طی عطف توجه دوباره به مبحث نوخاستگی در دهههای اخیر مطرح شده است. ویلیام هسکر، مبدع این نظریه درخصوص رابطه نفس و بدن، تا حدود زیادی ...
بیشتر
دوگانهانگاری نوخاسته از جمله دیدگاههای معاصر در فلسفه ذهن است که طی عطف توجه دوباره به مبحث نوخاستگی در دهههای اخیر مطرح شده است. ویلیام هسکر، مبدع این نظریه درخصوص رابطه نفس و بدن، تا حدود زیادی از سایر دیدگاههای موجود در فلسفه ذهن معاصر که عموماً به تحویل امور ذهنی به امور فیزیکی و نهایتاً فیزیکالیسم منجر میشود، فاصله میگیرد و به نظریه حدوث جسمانی نفس در حکمت متعالیه نزدیک میگردد. یک نظریه کارآمد درباره نفس باید به دو مسئله پاسخ دهد: مسئله جفت شدن یا تعلق و مسئله تداوم نفس پس از مرگ بدن. دوگانگی نوخاسته به برآمدن امری نوخاسته از امری پایه با ویژگیهای ذهنی و غیر قابل تحلیل به امر مادی معتقد است که هویت مستقل واقعی دارد. اگرچه در نحوه تعلق یا تکون نفس قرابتهایی میان نظر هسکر و صدرالمتالهین وجود دارد، اما نحوه بیان و بسترسازی در حکمت متعالیه با دوگانگی نوخاسته متفاوت است به طوری که موضع آن دو را در مسئله بقای نفس با یکدیگر متفاوت میسازد.